روشن‌ضمیری دیگران: گزیده‌هایی ازسوترای سورانگاما، قسمت ۲ از ۲

روشن ضمیری دیگران ممنوعیت قتل

"همه بیکسوهایی که خالصانه زندگی می کنند و کل بودیساتواها همیشه حتی از راه رفتن بر چمن خودداری می کنند؛ چطور برای ریشه کن کردنش توافق دارند؟ پس چگونه کسانی که شفقت زیاد به خرج می دهند می توانند از گوشت و خون موجودات زنده تغذیه کنند؟ اگر بیکسوها لباس ابریشمی، چکمه های چرم محلی و خز نپوشند و از مصرف شیر، خامه و کره خودداری کنند، واقعا از قید و بندهای دنیوی رهایی خواهند یافت؛ پس از پرداخت بدهی های سابق خود، در سه قلمروی وجود، تناسخ نخواهند یافت. چرا؟ چون فرد با استفاده از محصولات حیوانی علت هایی ایجاد می کند (که همیشه معلول هایی را به دنبال دارند)، درست مثل فردی که غلاتی می خورد که در خاک رشد کرده اند و پاهایش نمی توانند از زمین جدا شوند. اگر مردی بتواند بدن و ذهن خود را کنترل کند و از این طریق از خوردن گوشت حیوان و پوشیدن محصولات حیوانی خودداری کند، به نظر من او واقعا آزاد خواهد شد. این آموزه من، آموزه بودا است، در حالی که هر آموزه دیگری، آموزه شیاطین پلید است."

نهی از دزدی

"به علاوه، آناندا، اگر موجودات زنده در شش دنیای وجود از دزدی دست بردارند، در معرض چرخه مداوم تولدها و مرگ ها قرار نخواهند گرفت. تمرین سامادهی شما باید شما را از آلودگی ها رهایی بخشد، اما اگر ذهن دزد شما پاک نشود، آنها را نمی توان از بین برد. ممکن است خرد زیادی به دست آورید، اما اگر از دزدی دست نکشید، وقتی دیانا تجلی می یابد، در راه شیاطین خواهید افتاد، که در آن رتبه بالا را ارواح حیله گر، رتبه متوسط ​​را ارواح شیطانی و رتبه پایین را انسان های گمراه به دست می آورند. این شیاطین پیروان خود را دارند و به خود می بالند که به مقام والای بودی دست یافته‌اند. پس از نیروانا، در عصر پایان دارما، این شیاطین در همه جای دنیا یافت خواهند شد. خیانت خود را پنهان می کنند، خود را بعنوان افرادی خیرخواه جا می زنند و اعلام می کنند که دارما برتر را کسب کرده اند تا نادانان را فریب دهند، که بدینگونه عقل خود را از دست می دهند؛ از هر کجا که عبور کنند، مصیبت های بی حد و حصری برای مؤمنان خود ایجاد خواهند کرد. به همین دلیل است که به بیکسوها یاد می دهم که برای غذا گدایی کنند تا بتوانند بر طمع خود غلبه کنند. و بودی را درک کن.

آنها [...] سال های باقی مانده خود را به عنوان مسافران گذرا در سه قلمرو وجود می گذرانند تا آخرین تناسخ خود را بدون تجسم دوباره اثبات کنند. چگونه دزدانی که ردای سانگا می پوشند، می توانند به عنوان دلالان تاتاگاتا عمل کنند و مرتکب اعمال کارمایی شوند و ادعا کنند که همگی بودا دارما را موعظه می کنند؟ آنها (واقعا) خانه را ترک نمی کنند. [...] آنها تعداد بی شماری از موجودات زنده را فریب می دهند و باعث می شوند که آنها به قلمروی جهنم های بی وقفه سقوط کنند. [...] پس شما باید به افراد دنیوی که سامادی را تمرین می کنند بیاموزید که دزدی نکنند. این آموزه عمیق بودا درمورد سومین عمل تعیین کننده نامیده می شود. آناندا، اگر دزدی متوقف نشود، تمرین دیانا-سامادی مثل ریختن آب در ظرفی است که با وجود گذشت ائون های بی شماری مثل غبار، هرگز آنرا در خود جای نخواهد داد. اگر این بیکسو بیش از نیاز خود لباس نگه ندارد، به دیگران هر غذایی را که بیش از نیازش است بدهد، دو کف دست خود را برای ادای احترام به گروه به هم بچسباند و توهین و فحاشی را ستایش بداند–– یعنی اگر آماده باشد گوشت، استخوان و خون خود را فدا کند، و اگر خود را به عنوان مفسر متخصص آموزه ناقص مصلحتی جا نزند و آنرا به مبتدیان نیاموزد تا آنها را گمراه نکند، بودا تحقق سامادهی خود را مهر و موم خواهد کرد. این آموزه‌ من، آموزه ی بودا است، در حالی که هر آموزه دیگری، آموزه ی شیاطین پلید است. [...]"

نهی از دروغگویی

"آناندا، اگر موجودات زنده در شش دنیای هستی، پس از پاکسازی بدن و ذهن خود از کشتن، دزدی و شهوت، باز به دروغ گفتن ادامه دهند، در درک سامادهی (آگاهی از ذات) شکست خواهند خورد و به شیاطینی (پر از) غرور و تعصب تبدیل خواهند شد. در نتیجه، آنها بذر تاتاگاتا را از دست خواهند داد و در جستجوی شهرت دنیوی، ادعا کنند که به چیزی دست یافته اند و آنرا درک کرده اند که درواقع به آن دست نیافته اند. آنها به تحقق حالات سروتاآپانا، ساکرداگامین، آناگامین، آرهات و پراتیه کا-بودا و ده مرحله تکامل بودیساتوا می بالند تا مؤمنانی را جذب کنند که برای کفاره گناهان به آنها قربانی بدهند. این کافران (ایچانتیکا) به راحتی بریدن تنه نخل با یک چاقوی تیز (برای جلوگیری از رشد آن) بذر بودا را از بین می برند. بودا پیش بینی می کند که این افراد ریشه های والا خود را نابود خواهند کرد، عقل سلیم را باز نخواهند یافت، در در سه اقیانوس (قلمرو) رنج فرو خواهند رفت و هرگز به سامادهی دست نمی یابند. «حالا به بودیساتواها و آرهات‌ها فرمان می دهم که در عصر پایان دارما پس از نیروانا، در تمام کالبدهای دگرگون کننده ی مناسب ظاهر شوند تا کسانی را که در چرخ سامسارا گرفتار شده اند نجات دهند. آنها باید بعنوان راهب، شاگرد غیرروحانی، شاهزاده، وزیران، پسر و دختر و غیره بیایند تا با آنها همراه باشند و در حضورشان دارمای بودا را ستایش کنند تا آنها را به دین خود درآورند و به عمل کردن به آن ترغیب کنند. با این کار، آنها نباید فاش کنند که بودیساتواها و آرهات های واقعی هستند. آنها برای مبتدیان، آرمان باطنی بودا را آشکار نمی کنند اما وقتی در آستانه مرگ هستند، مخفیانه شواهدی از روشن ضمیری خود را نشان می دهند (تا ایمان مریدانشان را به دارما افزایش دهند). پس چگونه چنین افرادی می توانند با گفتن دروغ های عمدی، موجودات زنده را فریب دهند؟

شما باید به مردان دنیوی که سامادهی را تمرین می کنند، بیاموزید که دروغ نگویند. این آموزه عمیق بودا درمورد چهارمین عمل تعیین کننده نامیده می شود. آناندا، اگر دروغگویی متوقف نشود، تمرین دیانا-سامادی مانند این است که یک مجسمه چوب صندل را از مدفوع کپی کنید و انتظار داشته باشید معطر باشد، که غیر ممکن است. من به بیکسوها می آموزم که ذهنی صاف و ساده را که معبد روشن ضمیری (بودیماندالا) است، پرورش دهند و در اعمال عادی زندگی روزمره خود، حین راه رفتن، ایستادن نشستن و دراز کشیدن، درستکار باشند. چگونه یک دروغگو می تواند وانمود کند که دارمای اعظم را درک کرده است؟ این مثل مرد فقیری است که خودش را پادشاه اعلام می کند؛ او فقط دردسر و بدبختی را سوی خود جذب می کند. از آن هم کمتر می تواند (تاج و تخت) پادشاه قانون را غصب کند. اگر زمینه علی نادرست تحریف خواهد شد و جستجو برای روشن ضمیری بودا غیرممکن خواهد شد. اگر یک بیکسو ذهنی به صافی سیم عود (رشد دهد) و در هر شرایطی صادق باشد، در تمرین سامادهی خود، از تمام مشکلاتی که شیطان ایجاد می کند، اجتناب خواهد کرد. من تحقق او را از بودهی اعظم بودیساتوا مهر و موم خواهم کرد. این آموزه من، آموزه ی بودا است، در حالی که هر آموزه دیگری، آموزه شیاطین پلید است. "