جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

گفت‌وگویی با پادشاه خورشید، قسمت ۳ از ۱۲

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
خب، می‌خواستم به شما بگویم که با خورشید صحبت کردم ولی الان هر چیزی گفتم درباره خودم بود، خورشید هستم ولی الان هر چیزی گفتم درباره خودم بود، چون خیلی خوشبختم، خیلی خوش‌اقبالم. فکر کردم باید این انرژی را با شما هم سهیم شوم. امیدوارم روزهایتان بهتر شود وقتی این چیزها را می شنوید و از چیزهای کوچک شکرگزار باشید، چیزهای خیلی کوچک.

مثلا وقتی قطرهٔ چشم دارید و می‌بینید که بطری چقدر کوچک است و دهانهٔ آن ظرف کوچک، چقدر ریز و کوچک است که می‌توان آن را به‌راحتی در چشم بچکانید، بدون اینکه همه ‌جا بریزد. تصور کنید، برای من این مثل یک معجزه ‌است یک معجزه است که مردم امروزه با فناوری پیشرفته، با ماشین‌آلات، می‌توانند چنین بطری کوچکی بسازند و قطره چشم ارزشمند را در آن بریزند، طوری که بتوانید آن را دقیقاً در قسمتی از چشمتان که می‌خواهید بچکانید. من خیلی خوشحالم که چنین چیزهایی داریم. در زمان‌های قدیم، نه چندان دور، ما چنین چیزی نداشتیم.

و امروزه حتی می‌توانید تلفن‌تان را باز کنید و با هر کسی که می‌خواهید تماس بگیرید، حتی اگر خیلی از شما دور باشد، مثلاً اگر شما در آسیا باشید، دور از اروپا، آمریکا یا استرالیا. با اینحال می‌توانید با آنها صحبت کنید و با اینوجود می‌توانید یکدیگر را ببینید، گویی که رو در رو در یک اتاق، درست سر یک میز هستید. و می‌توانید هر اتفاقی که برایتان افتاده یا هر چیزی که می‌خواهید به آنها بگویید را برای یکدیگر تعریف کنید. می‌توانید عشق‌تان را ابراز کنید، دلتنگی‌تان را بیان کنید. این خیلی فوق‌العاده است.

خدای من، احساس می‌کنم که انسان‌ها خیلی خیلی خوش‌شانس هستند. اگر فقط از زندگی‌تان لذت ببرید و اگر تمام این رهبران بیرحم، شهروندان را به حال خودشان بگذارند و مردم کشورهای دیگر را آزار ندهند، آن‌وقت همه در صلح، شادی، رضایت زندگی خواهند کرد و قدردان هر چیزی که خداوند ترتیب داده، خواهند بود. و از همهٔ آنچه که دانشمندان کشف کرده‌اند و همه این چیزهای جدیدی که مخترعان برای زندگی راحت به ما ارائه داده‌اند.

و اگر همه وگان باشند، آنگاه زندگی ما هرگز دوباره از زندگی در عدن [بهشت] تغییر نخواهد کرد، هیچ‌وقت. حتی رودخانه‌های خشک‌شده، دوباره پرآب خواهند شد. حتی تمام مناطق "مرده" دریاها، دوباره زنده خواهند شد. و حتی آلودگی هوا کمتر و کمتر و کمتر خواهد شد مسلمه، چون متانی وجود ندارد که هوای ما را خراب کند و دی‌اکسید کربن زیادی هم وجود ندارد که ریه‌های‌‌مان را مسموم کند. درزمان کوتاهی، شرایط خودبه‌خود بهتر می‌شود، چون زمان خواهیم داشت که فکر کنیم، اختراع کنیم، تعمیر کنیم و استراحت کنیم، نه اینکه نگران باشیم جنگ فردا به کشورمان می‌رسد یا همسایه‌ها چه زمانی به ما حمله می‌کنند، یا این همه سم، این همه پاندمی‌، این همه ویروس‌ و غیره.

من برای انسان‌ها خیلی متاسفم، چون انسان‌ها خیلی خوش‌شانس هستند که این جسم انسانی را دارند. این خودش یک شانس عظیم است، اما ۹۰٪ مردم این را درک نمی‌کنند. ما هر روز از این همه رفاه برخورداریم. ما باید همیشه شکرگزار و خوشحال باشیم و از آنها لذت ببریم، نه اینکه خانه‌های همسایه‌ها، کشورهای همسایه را ویران کنیم و چیزهایی بخوریم که مشکل‌ ایجاد می‌کنند و منجر به پاندمی‌هایی می‌شوند. نوشیدن انواع چیزهایی که مغز را

خراب می‌کند، به هوش آسیب می‌رساند، یا سیگارکشیدن که بدن را مسموم می‌کند، بدنی که معبد مقدس خداست و به ما لذت‌های خیلی خیلی زیادی می‌بخشد. در دنیای نامرئی، موجوداتی مثل ارواح و اشباح نمی‌توانند از آنچه که ما لذت می‌بریم لذت ببرند، اما خیلی هوس میکنند، خیلی دلشان میخواهد. اما از آنجا که آنها موجوداتی بدون جسم فیزیکی هستند، نمی‌توانند از آنچه انسان‌ها برخوردارند، لذت ببرند.

هرچه بیشتر به این موضوع فکر می‌کنم، بیشتر برای بشر متاسف می‌شوم. برای همین من در تمام این دهه‌ها سخت تلاش کرده‌ام تا به مردم یادآوری کنم که دوباره فرشته شوند، دوباره فرزندان خدا شوند، دوباره بودا شوند، حداقل بوداهای آینده، در مسیر بودا شدن. ما خیلی لذت خواهیم برد، به جای آسیب‌رساندن به این دنیای زیبا و خراب‌کردن زندگی‌ها یا گرفتن جان دیگران؛ می‌پریم، می‌خندیم، با دوستانمان نوشیدنی می‌نوشیم. و امروز آنها به همین راحتی از دست رفته‌اند، بخاطر جنگ وحشیانه، بخاطر ظلم و ستم، بخاطر هوای مسموم، بخاطر غذاهای مسموم، و انواع چیزهایی که ما در جهتِ نابودی این بدن زیبا و زندگی گران‌بهایی که به ما عطا شده، استفاده می‌کنیم.

خدای من، این همه موجود نامرئی آرزو دارند، التماس می‌کنند که بدنی مثل شما داشته باشند- اما نمی‌توانند. فقط انسان‌ها- کسانی که اجرمعنوی کافی دارند، می‌توانند یک بدن انسانی را به ارث ببرند، می‌توانند در این بدن انسانی گران‌بها و معبدگونه متولد شوند و گوش‌هایی برای شنیدن، بینی‌ای برای بو کردن، چشم‌هایی برای دیدن، مغزی برای فکرکردن و قلبی برای احساس عشق داشته باشند. این جهان می‌تواند بهترین انتخاب، بهترین هدیه باشد اگر آن را با کشتن اشخاص- حیوان برای خوردن، با کشتن یکدیگر برای جنگ یا دزدی یا با تهمت‌زدن و بُردن آبروی دیگران، نابود نکنید.

حتی اگر آنها هیچ بدی در حق شما نکرده باشند، حتی اگر هرگز کار بدی در حق کسی نکرده باشند یا حرف بدی نزده باشند، فقط اینکه، آنها چیزهایی می‌گویند که حتی حقیقت هم دارند و شما سعی می‌کنید به روش‌های مختلف به آنها آسیب بزنید. آیا این جای تاسف ندارد؟ چنین جهان زیبا و پربرکتی را هر روز بیشتر نابود می‌کنیم. و شاید روزی چیزی برای نابودی باقی نماند، حتی بدن ارزشمند خودمان. آن‌وقت دیگر برای پشیمانی و توبه دیر است. پس، همین حالا توبه کنید، غذای سالم و مغذی وگان بخورید، برای هر اشتباهی که مرتکب شده‌اید طلب بخشش کنید، و خدا را ستایش کنید، سپاس بگویید، دوست بدارید و اطاعتش کنید، آن‌وقت زندگی مثل قصه پریان زیبا شود.

چیز دیگراینکه، خدا را شکر می‌کنم که من یک رهبر سیاسی از هر نوعی نیستم، پس می توانم حرف دلم را صادقانه بزنم بدون اینکه نگران این باشم که مردم به من رای می‌دهند یا نه، یا اینکه من را بیرون می‌اندازند، چون من آنگونه که آنها می‌خواهند حرف نمی‌زنم، یا کارهایی که مردم از من می‌خواهند و درست نیست را انجام نمیدهم. ما چیزهای زیادی داریم که بابت آنها شکرگزار باشیم. زمین پایداری که روی آن راه می‌روم، علفهای سبزی که درست جلوی چشمانم است، یا گل‌هایی که در باد، زیر نور خورشید لبخند می ‌زنند. همه چیز خیلی خوب است.

همه چیز واقعا خیلی خوب است. اگر وقت آن را داشته باشیم تا از آن لذت ببریم و قدرش را بدانیم. نمی دانم این چیزها را می شود یاد گرفت یا نه. فکر می‌کنم این چیزها را در قلبتان دارید. باید سعی کنید آنها را به یاد بیاورید و به آنها عمل کنید و بخاطر مشغله زیاد یا هر بهانه دیگری، آنها را خاموش یا پنهان نگه ندارید. باید خودتان را دوست داشته باشید. شما باید از هر چیزی که به شما داده می‌شود یا در اطرافتان است لذت ببرید. شما میگویید این شما هستید که آن را با پول خریدید. باشد، درست است. اما اگر این چیزها وجود نداشته باشند یا در اثر تغییرات اقلیمی یا جنگ یا هر بلای طبیعی دیگری آسیب‌دیده باشند، آنوقت حتی اگر کوهی از الماس هم داشته باشید، بی‌فایده است، اینطور نیست؟ در مورد آن فکر کنید.

امیدوارم همه رهبران تغییر رویه بدهند و دوباره به ذات خردمندشان برگردند، نگران انتخابات بعدی نباشند یا اینکه آیا مخالفان به شما احترام می‌گذارند و از شما پیروی می‌کنند یا نه. ما اصلا نباید نگران چنین چیزی باشیم. اگر در درون خود آرامش داشته باشیم، اگر جویای خدا باشیم، آنگاه همه چیز همانطور که می‌خواهید وارد زندگیتان خواهد شد. بجز زمانی که یک استاد باشید- اگر یک استاد باشید، آنوقت انتظار دردسر داشته باشید. حتی اگر انتظارش را نداشته باشید، خودش می‌آید. کارمای دیگران بر دوش شما خواهد بود. مشکل همین است.

خُب، می‌خواهم بخشی از یادداشت‌هایی که هنگام صحبت با خورشید نوشته‌ام را برایتان بخوانم. خدای من، صدایم را ببخشید. می‌دانید وقتی آنها به من سلام می‌کنند، چه خطابم می‌کنند؟ الان یک عنوان دیگر هم به من داده‌اند. عنوان های من زیادتر خواهند شد، همیشه. آنها مرا با این عنوان خطاب میکنند: «پرداخت‌کننده بدهی کارمایی جهانی» خدای من! بسیار خُب. با چه نام دیگری مرا می‌خوانند؟ آنها مرا "پادشاه ِپادشاهان ِ پادشاهان ِپادشاهان" می‌نامند. عنوان دیگری که به من دادند: "یکی شده با خدا" است. و همچنین می‌گویند که سوپریم مستر تلویزیون برای مردم خورشید نیز مفید است. و افرادی که در خورشید زندگی می‌کنند، شبیه ما هستند، حدود ۸ هزار نفر هستند.

و ضمنا، می‌توانید عناوین بیشتری از من را جمع‌ آوری کنید. این از کره ماه است. وقتی به من خوش آمد گفتند و صحبت کردند، سه تا عنوان دیگر داشتند. وقتی‌ که ما همدیگر را ملاقات می‌کردیم، هنگامی که من و مردم ماه همدیگر را ملاقات می‌کردیم. اولین لقبی که به من دادند، "آورنده صلح ملکوتی مقدس" است. امیدوارم آرزو و عنوانم را محقق کنم. وقتی مرا خطاب می‌کنند، از یکی از این القاب در مواقع مختلف استفاده می‌کنند. عنوان دوم، "دوستِ پُِرمهر جهانیان" است. عنوان سوم: "شایستگی ملکوتی جاودانه". شایستگی. پادشاه ِماه و مردمانت، سپاسگزارم بخاطر لطف و محبت ویژه‌ای که به من دارید. همچنین، از طرف مردم این دنیای فیزیکی، از شما به‌خاطر تمام کمک‌های نامحسوس تان و انجام تمام تلاشتان سپاسگزارم. باشد که خداوند به شما و دنیایتان، چه در درون و بیرون ماه، با بهترین‌های ممکن برکت دهد.

همچنین از شما، پادشاه خورشید سپاسگزارم، بخاطر تمام عشق و مهربانی‌تان، که آشکارا و عمیقا ابراز می‌کنید. در قلبم، عشق زیادی از جانب شما و مردمان تان احساس می‌کنم. بسیار سپاسگزارم. باشد که خداوند به شما برکت کند، و سلامت نگه دارد و دنیایتان را صحیح و سالم نگه دارد.

Photo Caption: با عشق خداوند، در همه شرایط رشد میکنیم

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها (3/12)
1
میان استاد و شاگردان
2025-05-27
3740 نظرات
2
میان استاد و شاگردان
2025-05-28
2865 نظرات
3
میان استاد و شاگردان
2025-05-29
2574 نظرات
4
میان استاد و شاگردان
2025-05-30
2306 نظرات
5
میان استاد و شاگردان
2025-05-31
2561 نظرات
6
میان استاد و شاگردان
2025-06-01
2115 نظرات
7
میان استاد و شاگردان
2025-06-02
1857 نظرات
8
میان استاد و شاگردان
2025-06-03
1677 نظرات
9
میان استاد و شاگردان
2025-06-04
1549 نظرات
10
میان استاد و شاگردان
2025-06-05
1405 نظرات
11
میان استاد و شاگردان
2025-06-06
910 نظرات
بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
اخبار قابل توجه
2025-06-07
1 نظرات
میان استاد و شاگردان
2025-06-06
910 نظرات
میان استاد و شاگردان
2025-06-05
1405 نظرات
36:31
اخبار قابل توجه
2025-06-04
143 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید